کارت امتیازی متوازن نخستین بار در سال ۱۹۹۲ توسط رابرت کاپلان استاد دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد و دیوید نورتون رئیس یک شرکت مشاور آمریکایی پیشنهاد شد.کارت امتیازی متوازن چارچوبی است برای تشریح فعالیت های یک سازمان از ۴ جنبه مختلف که این کار از طریق تعدادی شاخص صورت می گیرد.یک کارت امتیازی خوب یک منطق استراتژیک یعنی روابط علت و معلولی بین فعالیت های جاری و موفقیت بلند مدت را مستند میکند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
برخی از فعالیت های کسب و کار از ۴ جنبه مختلف با بهره گرفتن از تعداد کمی شاخص برای هرکدام از جنبه ها توصیف می شوند.این توصیف ممکن است مربوط به عملکرد جاری آن فعالیت یا اهداف آن در دوره بعدی باشد.
کاپلان و نورتون پس ار تحقیق بر روی ۱۲ شرکت متوجه شدندکه ارزیابی این شرکت ها صرفا جنبه مالی نداشته است و به همین دلیل موفق بودند(سلیمانی،۱۳۸۹).
کارت اکتیازی متوازن یک روش اثبات شده و علمی است که می توان آن را تحت سه عنوان مدیریتی،سیستم برنامه ریزی استراتژیک و سیستم ارزیابی عملکرد سازمان در نظر گرفت.این روش چشم انداز و استراتژیهای سازمان را به اهداف و معیارهایی انتقال می دهد که در جنبه های ۴ گانه زیر تحقق یافته اند:
چنبه مالی(چگونه به سهامداران خود می نگریم؟)
جنبه مشتری(مشتریان چگونه مارا می بینند؟)
جنبه فرایندهای داخلی(به چه فرایندهای داخلی باید دست یابیم؟)
جنبه رشد و یادگیری(چگونه می توانیم بهبود و ایجاد ارزش در سازمان را تداوم بخشیم؟)
عبارت متوازن نیز به تعادل و توازنی اشاره دارد که این روش بین اهداف مالی و غیر مالی،اهداف کوتاه مدت و بلند مدت،اهداف داخلی و اهداف خارجی برقرار می کند(نیکومرام و اسحقی،۱۳۸۹).
۲-۱۰-۷- ارزش نامشهود محاسبه شده(CIV)
روش CIV بازده دارایی های نامشهود است که در آن سهم بازده ویژه دارایی های نامشهود استفاده می کند.مطابق با نظریه Leliaert &Rodov (2002) و Publo(2003) سرمایه فکری می تواند توسط روش های زیر محاسبه شود:
الف) ترازنامه نامشهود(IBS)
ب) کارت امتیازی متوازن(BSC)
(نیکومرام و اسحقی،۱۳۸۹)
۲-۱۰-۸- هدایت گر تجاری AFS اسکاندیا
مدل SBN ارزش تک تک اجزاء سرمایه فکری را شرح می دهد.شامل نقشه و توسعه روش گزارشگری است.طراحی SBN برای موازنه بین سرمایه مالی و فکری است.مدل اسکاندیا عملکرد آن را بر مبنای ۳۰ شاخص برتر در چندین حوضه ارزیابی می کند.اسکاندیا یک شرکت خدمات مالی سوئدی است که برای نخستین بار توانست دارایی های دانشی خود را اندازه گیری کرده و در قالب ضمیمه ای به حسابداری سنتی شرکت الحاق کند.نخستین گزارش سرمایه فکری اسکاندیا علاوه بر ۷۳ نسخه سنتی از ۹۱ نسخه جدید برای اندازه گیری دارایی های دانشی در ۵ حوزه:مالی،مشتری،فرایند،نوسازی،توسعه و انسانی استفاده شد.ادوینسون و مالون در طرح ارزش اسکاندیا سرمایه فکری را در دو جزء سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری ارائه کردند.در این الگو سرمایه انسانی با عنوانهای دانش مختلط،مهارت، خلاقیت و توانایی فردی کارکنان برای انجام وظیفه تعریف می شود.که فلسفه،فرهنگ و اعتبار سازمان را نیز دربر میگیرد.سرمایه ساختاری نیز مواردی از قبیل: سخت افزار،نرم افزار،پایگاه های اطلاعاتی،ساختار سازمانی،حق ثبت اختراعات،مارک های تجاری و هرگونه قابلیت سازمانی دیگری را که از بهروری کارکنان پشتیبانی می کند،شامل می شود.
به نظر ادوینسون و مالون اندازه گیری سرمایه فکری روش جدیدی برای نشان دادن ارزش سازمانی است که در حسابداری سنتی هرگز جایی نداشته است.آنها معتقداند که با وجود دارایی های نامشهود محاسبه شکاف بین ارزش ثبت شده در ترازنامه و براورد سرمایه گذاران از ارزشهایشان امکان پذیر خواهد بود(ادوینسون و مالون،۱۹۹۷).
۲-۱۰-۹- مدل های تجسمی
دسته ی پنجم مدل های مرتبط با سرمایه ی فکری را می توان با عنوان مدل ها ی تجسمی نامگذاری نمود. هرچند بایستی گفت ، نظر به ابن که پیدایش این مدلها از قدمت زیادی برخوردار نیست و تاکنون به صورت رسمی در طبقه بندی های مرتبط با سنجش سرمایه ی فکری جای نگرفتهاند . هدف اصلی از به کارگیری این مدل ها ، مجسم سازی راه هایی است که منابع نامشهود و سرمایه ی فکری در تعامل برای ایجاد ارزش سازمانی شرکت دارند. در واقع این مدل های در ایجاد درک و تفسیر پیچیدگی های طبیعی سرمایه ی فکری و همین طور نحوه ی مشارکت این منابع در مسیر کلی ایجاد ارزش سازمانی از کارآیی مناسبی برخوردارند. در ادامه به معرفی مدل های تجسمی پرداخته خواهد شد .
مدل نقشه ی دارایی های دانشی (کی – ای – ام)[۵۳]
مدل منشور عملکرد
مدل ارزش +(وی- پلاس)[۵۴]
مدل نقشه ی استراتژی[۵۵]
مدل نقشه ی ایجاد ارزش[۵۶]
مدل پیش بینی
۲-۱۰-۱۰- مدل نقشه دارایی های دانشی:
مدل نقشه ی دارایی های دانشی جزو مدل های تجسمی است ، که در سال ۲۰۰۱ میلادی توسط برنارد مار و جیووانی اسکیما معرفی شده است [۵۷]. نقشه ی دارایی های دانشی به مدیران در دست یابی به شناختی گسترده تر نسبت به دانش سازمانی از نقطه نظر چشم انداز داخلی و خارجی کمک می رساند . در واقع نقشه ی دارایی های دانشی امکان شناسایی فضاها ی دانشی حیاتی برای سازمان را ایجاد می کند . در این مدل دارایی های دانشی برون داد و منابع مهم سازمانی ، یعنی : منابع ذینفعان و منابع ساختاری پنداشته می شود که براساس آن چارچوبی برای طبقه بندی دارایی های دانشی سازمان معرفی شده است . این چارچوب در قالب شکل زیر نمایانده شده است .
شکل شماره ی۲-۱۱ : چارچوب دارایی های دانشی در مدل نقشه ی دارایی های دانشی[۵۸]
بر پایه ی چارچوب فوق ، منابع ذینفعان به ارتباطات ذینفعان و منابع انسانی تقسیم بندی می گردد. ارتباطات ذینفعان ارجاعی است بر ارتباطات با بخش های خارج از سازمان ، و منابع انسانی ارجاعی است . بر بازیگران درون سازمانی . منابع ساختاری به دو مولفه ی زیرساخت مجازی و زیر ساخت فیزیکی که در واقع ارجاعی است بر طبیعت نامشهود و مشهود این دو زیر ساخت ، تقسیم بندی می گردد. و در نهایت زیر ساخت مجازی نیز به سه زیر مولفه ی : فرهنگ ، رویه های کاری و تجربیات و مالکیت فکری تقسیم می گردد. متناسب با این تقسیم بندی ها ، هریک از زیر مولفه ها نیز از تعاریف خاصی در مدل نقشه ی دارایی های دانشی برخوردارند:
ارتباطات ذینفعان ، شامل: تمامی اشکال ممکن ارتباطاتی سازمان با ذینفعان خود است . در این دایره ی ارتباطاتی می توان مواردی چون: توافقات اعطای اجاره ی استفاده از انحصار ، توافقات مشارکت ، ارتباطات مالی ، قراردادها و موضوعات مرتبط با توزیع را طبقه بندی نمود . علاوه بر موارد ذکر شده ، ارتباطات مشتریان چون وفاداری مشتریان و تاثیرات برند و به طور کلی ارتباطات بنیادی میان سازمان و هر یک از ذینفعان کلیدی در زمره ی زیر مولفه ی ارتباطات ذینفعان به حساب می آیند .
منابع انسانی شامل دارایی های دانشی است که توسط کارکنان به اشکال : مهارت شایستگی ، تعهدات ، انگیزش و وفاداری و یا به اشکالی چون : توصیه ها، قابلیت های حل مساله ، خلاقیت ، تحصیلات ، گرایش روحیه ی کارآفرینی بروز می کند .
زیر ساخت فیزیکی تمامی دارایی های زیر ساختی از جمله آرایش ساختاری ، فناوری اطلاعاتی و ارتباطاتی مانند: پایگاه های داده، سرورها و شبکه های فیزیکی مانند: اینترنت را در بر می گیرد . از آنجایی که زیر ساخت فیزیکی در زمره ی دارایی های دانشی به حساب می آیند ، از این رو مواردی در قالب تعریف زیر ساخت فیزیکی قرار خواهندگرفت که بر پایه ی دانشی تخصصی شکل گرفته و به طور کلی به لحاظ ماهیت منحصر به فرد باشند.
فرهنگ در مفهوم جامع آن ، مواردی چون: فرهنگ مشارکتی ، ارزش های سازمانی ، فعالیت های شبکه ای کارکنان و فلسفه های مدیریتی را در بر می گیرد. در واقع فرهنگ چارچوبی اشتراکی برای کارکنان فراهم می آورد که در خلال این چارجوب به تفسیر وقایع پرداخته و به فعالیت در قالب فردی و تیمی برای دست یابی به اهداف سازمانی تشویق شوند.
رویه های کاری و تجربیات شامل : تجربیات عملی داخلی ، شبکه های مجازی و رویه های کاری مانند: قواعد پنهان و رویه های غیر رسمی می شود . برخی مولفه های کلیدی در این جوزه دستور عمل های فرآیندی (که قواعد و رویه های کدگذاری شده را ایجاد می کنند)، پایگاه های داده ، قواعد پنهان رفتاری و همین طور سبک مدیریت هستند . رویه های کاری و تجربیات در تعیین نحوه ی اجرای فرآیندها و چکونگی جریان کاری در سازمان موثرند.
مالکیت فکری مواردی چون: حقوق انحصاری معنوی ، کپی رایت ، علامت های تجاری، برند ، طرح های ثبت شده ، رموز تجاری و فرآیندهایی را که مالکیت آن ها در اختیار سازمان قرار داشته را شامل می شود. این موارد در توانمندی سازمان و دست یابی به ابزاری که به کمک آن بتوان مزیت های رقابتی محافظت شده را برای سازمان فراهم آورد موثرند.از چارچوب پیشنهاد شده در این مدل می توان در شناسایی دارایی های دانشی سازمان استفاده نمود . علاوه بر آن در قدم بعد ، می توان با کمک این چارچوب نحوه ی تعاملات درونی این دارایی ها و تبادل آن ها به منظور دست یابی به رضایت حداکثری ذینفعان با کمک نقشه ی ایجاد ارزش استفاده نمود . نقشه ی ایجاد ارزش خط سیر ارزش سازمانی در قالب روابط میان دارایی های دانشی نمایان می سازد . شمای عمومی نقشه ی ایجاد ارزش در مدل نقشه ی دارایی های دانشی در شکل زیر نمایش داده شده است .
شکل ۲-۱۲ : نقشه ایجاد ارزش در مدل نقشه ی دارایی های دانشی[۵۹]
همان گونه از شکل بر می آید ، دارایی های دانشی در قالب بیضی که توسط فلش ها به یکدیگر مرتبط شده اند ، نمایش داده می شوند .تفاوت ها در اندازه ی بیضی ها ، برخاسته از اهمیت و سهم این دارایی ها به لحاظ استراتژیک است . تفاوت ضخامت های فلش ها نیز نمایانگر تبادل و ارتباطات میان دارایی های دانشی و تقاضای ذینفعان است . از این نقشه می توان در تجسم ماهیت ایستا یا پویایی سرمایه ی فکری و نحوه ی ایجاد ارزش افزوده برای ذینفعان استفاده نمود.قدم بعد، شاخص ها و سنجه هایی برای هریک از زیر مولفه های دارایی های دانشی است . اما مهم ترین موضوع در این قدم ، شناسایی و طراحی شاخص ها و سنجه هایی با بیشترین سطح معناداری است . چرا که بسیاری از شاخص ها و سنجه های موجود در ادبیات حاکم بر حسابداری ،عمومی بوده و از سنجش دقیق دارایی های دانشی که در سازمان نقش کلیدی به لحاظ ایجاد ارزش افزوده دارند ، ناتوانند. لذا شناسایی دارایی های کلیدی دانشی سازمان می تواند در انتخاب یا طراحی دقیق شاخص ها و سنجه ها قدم موثری به حساب آید .
ارتباطات ذینفعان | تعداد/ کیفیت توافقات مشارکتی ، تعداد/ کیفیت توافقات توزیع ،تعداد/کیفیت توافقات اعطای اجاره ی ، استفاده از انحصار ، سهم بازار ، مدت ارتباطات ، شاخص رضایت شرکاءحفظ مشتریان و… |
منابع انسانی | شاخص های دموگرافیک : تعداد کارکنان، متوسط سنی کارکنان ، تعداد کارکنان مشارکت کننده در توافقات ، درصد تعداد کارکنان تمام وقت و دایمی به کل کارکنان ، درصد کارکنان که از خانه کار خود را انجام می دهند به کل کارکنان ، تعداد مدیران زن و… شاخص های شایستگی :تعداد کارکنان دارای صلاحیت های بالا ، تعداد کارکنان یا مدرک تحصیلی دکتری و فوق لیسانس ، سالهای خدمت در مشاغل تخصصی و… شاخص های گرایش : سطح متوسط شادی و رضایت (براساس مقیاس لیکرت)، تعداد راه حل های نویافته، تعداد محصولات و فرآیندهای پیشنهادی ، مشخصه های کیفی کارکنان (مشارکت ، وفاداری ، روحیه ی کار آفرینی ، شور و شوق )، شاخص های انگیزش و رفتار .. شاخص های عملیاتی مدیریت منابع انسانی : هزینه ی آموزش به کارکنان ، زمان آموزش ، هزینه های فعالیت های مرتبط با توسعه ی کارکنان ، شاخص های مرتبط با فعالیت های انگیزشی و… |
زیر ساخت فیزیکی | مجموع زمان اجرای روز آمدسازی سرورها، یکپارچه سازی سامانه، استفاده از تسهیلات اشتراک دانش و… |