ج – ارائه فرصتهای یادگیری , منابع و پشتیبانی
اکتساب و تخصیص منابع برای اجرای طرحهای آموزش و بهسازی
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ارائه فرصت های یادگیری و پشتیبانی لازم برای توانمند کردن افراد و گروه ها در رسیدن به اهدافشان
د – ارزشیابی اثربخشی آموزش
ارزشیابی اثربخشی آموزش و بهسازی
ارزشیابی موفقیت فرد و گروه بر اساس اهداف تعیین شده
ارزشیابی موفقیت با توجه به گواهی عمومی
ه – پشتیبانی آموزش و بهسازی
تلاش ومشارکت برای پیشرفت آموزش و بهسازی
ارائه خدمات لازم برای پشتیبانی عملیات آموزش و بهسازی ( عباس زادگان , ۱۳۸۹)
۲-۳۹-۳ مدل پارکر
نمدار۲-۴:« مراحل برنامه ریزی برای آموزش در مدل پارکر »
Human Resource Devlopment : ULshak.I.j. 1983
مدل پارکر فراهم کننده یک نقشه برای تعقیب مسیر طراحی و ارزشیابی آموزشی است . همان طوری که ملاحظه می شود تحلیل نیازها هدایت کننده به سوی توسعه و تعیین اهداف آموزشی ,اساس طراحی برنامه های آموزشی و انتخاب روش های آموزشی مناسب است . مدل پارکر یک فرایند مرحله به مرحله و ماهیت آن چرخه ای است .( ولشاک , ۱۹۸۳ )
۲-۳۹-۴- مدل مبتنی بر تحول پذیر بودن سازمان
مدل مبتنی بر تحول پذیر بودن سازمان بر سه اصل استوار است :
سازمانها باید پویا و متحول باشند و آموزش مسئول حفظ و تقویت این پویایی است .
هر شغل ماهیتی دارد و تمام مشاغل به تناسب از زمینه های ارتباطی خاص خود برخوردارند .
متغیر بودن توانایی های مورد نیاز برای هریک از مشاغل در زمان های مختلف ( شبلی , ۱۳۸۶ )
ماهیت این مدل مطابق شکل زیر است :
نمودار۲-۵ : مدل مبتنی بر تحول پذیر بودن سازمان
۳-تعیین زمینه های
تحول
۱ -تعیین اهداف رسمی مؤسسه ۲-تعیین اهداف عملیاتی
۸- ارزشیابی تحقق تحول سازمان
۴-تعیین اهداف واحدها
۷- اجرای آموزش
۵- تعیین نیازهای آموزش
۶- برنامه ریزی آموزش
۲-۳۹-۵ مدل رویکرد سیستمی به آموزش
این رویکرد برتعیین اهداف آموزشی، تجارب یادگیری کنترل شده برای رسیدن به این اهداف تأکید دارد ، معیارهای عملکرد و ارزشیابی اطلاعات این رویکرد عبارتند از :
برای اصلاح مداوم فراگرد آموزش باز خورد را به کار می گیرد . از این دیدگاه برنامه های آموزشی هیچ گاه محصولات تمام شده نیستند . آنها با اطلاعاتی که نشان دهنده برآورده شدن اهداف آرمانی است انطباق داده می شود .
این رویکرد پیچیدگیهای تعامل بین اجزا را شناسایی می کند .
این رویکرد یک چارچوب اجرایی برای برنامه ریزی وباقی ماندن و ادامه دادن به اهداف آرمانی را فراهم می آورد و در این چارچوب یک پژوهش و تعیین اینکه کدام برنامه در رسیدن به اهدافشان موفق بوده اند ضروری است .
دیدگاه کل گرایانه دارد و یک مجموعه کلی از تعامل بین خرده سیستم ها است .
در این رویکرد علاوه بر سه مرحله نیازسنجی , آموزش وارزشیابی یک مرحله دیگر که شامل مقاصد آموزش است که شامل اعتباریابی آموزش :
اعتبار آموزش ( یادگیرندگان در طول دوره آموزشی چه چیز را فرا می گیرند . )
اعتبار انتقال ( آیا آنچه در طول آموزش آموخته شده است می تواند عملکرد سازمان را بهبود بخشد).
اعتبار درون سازمانی (آیا عملکرد یک گروه جدید از یادگیرندگان با عملکرد گروه اصلی یادگیرنده همان برنامه آموزشی سازگار است .)
اعتبار بین سازمانی ( آیا یک برنامه آموزشی اعتبار یابی شده در یک سازمان می تواند به گونه ای موفقیت آمیز در سازمان دیگر اجرا شود .) ( گلدستین , ۱۹۹۲ )
بنابراین , با توجه به مدلهای گوناگون ارائه شده درباره مراحل و فرایند های آموزش درسازمان , فرایندی را که در سازمانهای مختلف تقریبا همه گیر است وجامعیت دارد واجرا می شود به قرار ذیل است :
الف : تشخیص نیاز آموزشی
ب : تدوین اهداف برنامه آموزشی
ج : تعیین محتوای مورد نیاز برنامه آموزشی
د : انتخاب روش های آموزش
ذ : اجرای برنامه آموزشی
ه : ارزشیابی برنامه آموزشی
۲-۴۰پیشینه پژوهش
وی تائو تای ( ۲۰۰۶ ) در پژوهش با نمونه ۱۲۶ کارمند در تایوان دریافت که ساختار برنامه های آموزش، خودکارایی و نیز انگیزهی یادگیری کارمندان را پیش بینی می کند و در نتیجه، واکنش ها، یادگیری و انگیزه ی تغییر در آنان را تحت تأثیر قرار می دهد.
اسمیت و همکاران(۱۹۹۷) او برای ترقی کارکنان، ۱۶۶ برنامه ضمن خدمت با ۲۷۰۰ شرکت کننده اجرا کردند . اکثر این برنامه های ضمن خدمت در محل تفرجگاه دانشگاه در مرکز شهر برگزار شد . از آن جا که زمان و هزینه صرف شده برای شرکت در آموزش های ضمن خدمت نسبتاً زیاد است، در سال ۱۹۹۷ یک کمیته متشکل از کارمندان و استادان دانشگاه ایالت پنسیلوانیا بر آن شدند که چگونگی برگزاری آموزش های ضمن خدمت را ارزیابی کرده ، تعیین کنند چه عواملی آن را اثربخش کرده و اصولاً چه نوع آموزش هایی برای کارمندان مفیدتر است. نتایج ارزشیابی، در میزان سازی آموزش ها در ایالت پنسیلوانیا برای مدیران، مربیان و کارمندان مورد استفاده قرار گرفت . ۶۱ درصد پاسخ گویان، به وجود ۵ نوبت آموزش ضمن خدمت در سال توجه داشتند ، ۳۲ درصد به ۱۰ - ۶ نوبت و ۶ درصد به ۱۵ - ۱۱ نوبت. میانگین روز های صرف شده در آموز شهای ضمن خدمت در طی سال ۱۹۹۸، ۹/۸ روز بوده است . بیش تر از نصف مشارکت کنندگان موافق بودند که بیش ترین فاصله مطلوب برای یک آموزش ضمن خدمت ، یک برنامه کامل روزانه خواهد بود . مسائل و م وضوعاتی که به نظر نمونه های شرکت کننده در این پژوهش در نرسیدن به یک آموزش ضمن خدمت ایدئال مؤثر بوده به قرار زیر است: