بنابر این خصوصی سازی در فرآیندی انجام می شود که با واگذاری آغاز شده وبا طی مقررات زدایی وآزاد سازی به مرحله نهایی نزدیک می شود.(الوانی،اشرف زاده، ۱۵۴،۱۵۵ ،۱۳۸۷)
۲-۲-۲ واگذاری فعالیتها
سازمان ها به دلایل مختلفی سعی میکنند فعالیتهای داخلی سازمان را به بیرون واگذار کرده و تا حد امکان بدنه خود را کوچک سازند.
دلایل واگذاری فعالیتهای داخلی به بخش خصوصی :
هنگامی که سازمان از استراتژی مبتنی بر کاهش استفاده کرده است ولی در این راه ناتوان مانده ونتوانسته است به هدف های اصلاحی مورد نظر دست یابد.
هنگامی که یکی از بخش های سازمان به منابع زیادی نیاز دارد،بسیار بیش از آنچه سازمان می تواند تأمین نماید(در صحنه رقابت)
هنگامی که یک بخش سازمان مسئول عملکرد ضعیف کل سازمان قلمداد شود.
هنگامی که یکی از بخش های سازمان با بقیه سازمان سازگار نباشد،به سبب وجود بازارها، مشتریان،مدیران، کارکنان ،ارزش ها یا نیازهای متقابل چنین وضعی به وجود خواهد آمد.
هنگامی که سازمان به سرعت نیاز به مقدار زیادی پول نقد داشته باشد ونتواند آن را از منابع دیگر (به صورتی معقول) تأمین کند.
هنگامی که نقض قوانین ضد انحصاری باعث تهدید سازمان شود.(دیوید،۱۳۰،۱۳۸۶)
۲-۲-۲-۱ فرایند واگذاری
استراتژی کاهش تصدی فرایندی است که چهار مرحله را در برمیگیرد و هر یک از مراحل، فعالیتها و اقدامات لازم خود را میطلبد. مراحل مذکور عبارتند از:
مرحله اول: بررسی شرایط واگذاری فعالیتها به بیرون
مرحله دوم: واگذاری فعالیتها به پیمانکار
مرحله سوم: اداره فعالیتهای واگذار شده
مرحله چهارم: گسترش همکاری با پیمانکاران یا انصراف از واگذاری فعالیتها به بیرون.(پرکوپنکو،۲۵۶،۱۳۸۰)
۲-۲-۳ واژه واگذاری
واژه واگذاری در بسیاری از موارد مترادف با تصمیم گیری درباره خارجی کردن امور به کار رفته است . اصطلاحاتی چون ساخت یا خرید، ادغام یا تجزیه فعالیت ها اشاره به واگذاری دارند و برخی از نویسندگان نیز از واگذاری در اشاره به تصمیمات مربوط به ادغام عمودی استفاده کرده اند (هرگان[۸]، ۱۹۸۵). امروزه واژه ی واگذاری جایگزین مفهوم سنتی مقاطعه کاری سنتی شده است . با این وجود، که برخی از نویسندگان بین این دو اصطلاح تفاوت قائلند. ون میگم[۹] (۱۹۹۹) مقاطعه کاری را به دست آوردن اقلامی (اعم از محصول، قطعه یا خدمت ) می داند که خود شرکت نیز می تواند آن را تولید کند و واگذاری را به دست آوردن اقلا می می داند که شرکت نمی تواند نسبت به تولید آن اقدام نماید. اما افرادی مثل شایو[۱۰] و فایر[۱۱] (۱۹۹۷)، لیستی[۱۲] و هیرشیم[۱۳] (۱۹۹۳)، روتری[۱۴] و رابیتسون[۱۵] (۱۹۹۵) واگذاری را شکلی از فعالیت پیمانکاری می دانند که قبلاً در شرکت انجام می شده است و اکنون انجام آن امور به دیگران واگذار شده است . از نظر کلی و راشید (۲۰۰۰) واگذاری عبارت است از ، عقد قرارداد با عرضه کننده بیرونی برای انجام فعالیت هایی که قبلاً در شرکت انجام می شد، یا انجام فعالیت ها یی که کاملاً جدید هستند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
واژه واگذاری معمولاً هنگامی به کاربرده می شود که شرکت ها اقدام به تجزیه فعالیت ها یا تجزیه عمودی می کنند. این واژه در پایان دهه ۱۹۸۰ درباره مقاطعه کاری (پیمانکاری) فرعی سیستم های اطلاعات مدیریت ابداع و به کار گرفته شد . اگرچه در گذشته بسیاری از خدمات پیمانکاری مربوط به تولید قطعات یا سیستم ها ی اطلاعاتی می شد، اما در سال های اخیر بسیاری از وظایف دیگر در بخش های مختلف از قبیل خدمات اداری، فعالیت های نیروی انسانی، ارتباط از راه دور، خدمات مشتری، لجستیک و حتی امنیت، واگذاری شده است.
از نظر تصمیم گیرندگان بخش تعمیرگاه های خودروی سازمان مورد مطالعه و با توجه به معیار سهولت دسترسی، اداره تعمیرگاه به صورت پیمانکاری ، رتبه اول و اداره تعمیرگاه توسط سازمان دولتی و بخش خصوصی به ترتیب رتبه های دوم و سوم را کسب می کنند.
واگذاری به عنوان یک روش مناسب با شرط دارا بودن ویژگی های لازم می تواند ابزار مفیدی برای صرفه جویی در وقت و هزینه و ارتقای کیفیت و آزاد سازی منابع باشد. همانگونه که این ابزار در بسیاری از شرکت ها کارآمدی خود را نشان داده است، در برخی موارد نیز با ناکامی هایی در رسیدن به اهداف خود مواجه بوده است.
همزمان با این تعریف جدید شرایط و ضرورت های لازم برای عملیاتی کردن آن و حداکثر نمودن منافع و حداقل کردن ناکامی ها در مجموعه مراحل مجموعه زنجیره ارزش مورد بررسی قرار گرفته است.
واگذاری به هر دلیلی که باشد، بایستی نهایتاً قدرت رقابتی یا بهره وری را افزایش دهد . واگذاری برای سازمان هایی که خواهان پایداری در بازار و بقاء هستند، مزیت ایجاد می نماید.
واگذاری زمانی اتفاق می افتد که یک شرکت (مشتری ) کل یا قسمتی از یک وظیفه کسب و کار داخل را به یک تدارک کننده خدمات خارجی (فروشنده ) واگذار می نماید. فروشنده اغلب مواقع اما نه همیشه، دارایی ها، امتیاز نرم افزار و یا افرادی را که مشتری جهت انجام وظیفه استفاده می کند، اجاره کرده یا خواهد خرید.
واگذاری یعنی واگذاری تمام یا بخشی از مسئولیت یکی از واحد های سازمان به یک عرضه کننده بیرون از سازمان یا پیمانکار. پیمانکار اغلب - اما نه همیشه – منابع سرمایه ای لازم را خریداری و کارکنان لازم را استخدام می کند و به انجام کار می پردازد.
۲-۲-۳-۱ تاریخچه واگذاری
از دهه ۱۹۷۰ میلادی و بدنبال توسعه اقتصاد بینالملل، شرکتهای چند ملیتی تشکیل شدند. این شرکتها استراتژیی را برگزیدند که امروزه از آن بعنوان واگذاری[۱۶] یاد میشود. در اینجا واگذاری به مفهوم واگذار کردن کار از کشورهای گرانتر و پیشرفته به کشورهای ارزانتر و در حال توسعه است. در واگذاری، شرکتها بخش و یا تمام فعالیت خود را از کشور خود (مبدأ) خارج و در کشور دیگر (مقصد) که دارای نیروی ارزانتر (منابع بیشتر و ارزانتر) است مستقر میکنند و از این جهت بدان صادرات کار هم میگویند. این موضوع در صنایعی مانند آهن، نساجی و خودروسازی بسیار به چشم میخورد و اکنون نیز بشدت در زمینه IT رو به گسترش است.
برای نمونه شرکت Levi Strauss که در صنعت نساجی در آمریکای شمالی فعال است ۲۰ سال پیش اولین واحد تولیدی خود از مجموع ۲۰ کارخانه خویش را به کشور چین منقل کرد و در سال ۲۰۰۳ آخرین واحد از بخش عملیات بافندگی خود را منتقل نمود و یا آنکه شرکت IBM تعداد ۶۰ پژوهشگر در هندوستان ۹۰ پژوهشگر در چین و ۶۰۰۰ کارمند هندی در زمینه بازاریابی تلفنی دارد (۲۰۰۴ میلادی). همچنین شرکت Microsoft افزون بر ۱۵۰ نفر پژوهشگر در چین دارد. در تمام این موارد دستمزد نیروهای متخصص یک ششم و کمتر است و نیروها بعضاً با کیفیتتر میباشند و این قیمت تولید در کاهش داده است ضمن آنکه چنانچه شرکتهای مبدأ میخواستند نیروهای خود را بازآموزی کنند هزینه بالایی را باید متقبل میشدند. البته این استراتژی (واگذاری) مخالفانی را در کشورهای مبدأ نیز دارد زیرا کارهای صادر شده دیگر برگشت نخواهند شد و یا آنکه نیروها در کشورهای متفاوت دارای فرهنگهای مختلفی هستند و در کار شاید هیچگاه با یکدیگر روبرو نگردند و فقط از طریق اینترنت با یکدیگر ارتباط داشته باشند.
بعد از بکارگیری واگذاری در سطح اقتصاد بینالملل، اکنون چند سالی است که در ادبیات مدیریت نوین سازمان ها و در سطح داخلی کشورها واژه واگذاری در کنار واژگانی مانند خصوصیسازی[۱۷] با مفهوم انتقال مالکیت و یا آزادسازی[۱۸] با مفهوم لغو مقررات و قوانین انحصار در جهت افزایش رقابت قرار گرفته است. اکنون واگذاری در خیلی از شرکتهای بزرگ،متوسط و حتی کوچک بعنوان یکی از استراتژیهای بنیادین کسب و کار و با هدف کاهش هزینه، افزایش درآمد، افزایش ریسک پذیری و توان رقابت در بازار و افزایش رضایتمندی مشتری، تمرکز روی فرآیندهای اصلی، بهبود خدمات، ارتقای مهارتها، کاهش مدت زمان از مرحله ایده به بازار صورت میپذیرد و باعث کوچکسازی سازمان و افزایش مزیت رقابتی کلی آن میگردد. در این سازمان ها علاوه بر انجام بخشی یا تمام فعالیتهای ساخت محصول از طریق واگذاری، بسیاری از فعالیتهای خدماتی لازم مانند حسابداری، فروش و خدمات پس از فروش، حقوق و دستمزد،
مدیریت نیروی انسانی، تدوین قراردادها و انتخاب پیمانکار، خرید تجهیزات نیز از طریق واگذاری صورت میپذیرد. (پرویزیان۱۳،۱۳۸۶)
رویکرد واگذاری کارها به نیروهای خارج از سازمان درکشورهای توسعه یافته، مدت زمان زیادی است که انجام می شود. در این میان، کشورهای پیشرفته واقع در شرق آسیا به توفقیات چشم گیری در زمینه ی کاهش هزینه های مربوط به تولید و خدمات دست یافته اند. از جمله ی این کشورها می توان به هند و چین اشاره کرد . اما رویکرد واگذاری کارها به بیرون از سازمان یا منبع یابی خارج از سازمان برای کشور ما رویکردی نو با سابقه ای کوتاه است. شاید هنوز این باور در میان مدیران و مسؤولان سازمان های ما نهادینه نشده که این شیوه می تواند به افزایش بهره وری، کاهش هزینه ها و نیز جلب مشارکت بیش تر کارکنان، منجر شود (کیل، ۱۳۸۵ : ۱۶-۱۵).
به عقیده « آندریو و نادا کاکابادسه[۱۹] » واگذاری فعالیت جمع آوری مالیات به پیمانکاران (توسط دولت)، در زمان رومی ها اولین شکل واگذاری بوده است. در قرون هجدهم ونوزدهم میلادی، در انگلستان عملیات نگهداری چراغ خیابان ها، مدیریت زندان ها، نگهداری بزرگراه ها و جم ع آوری مالیات ها، فعالیت های واگذارشده به پیمانکاران بوده است. تقریباً در همین زمان در آمریکا و استرالیا، تحویل محموله های پستی و در فرانسه، ساخت و مدیریت خطوط را ه آهن و توزیع منابع آب، واگذاری شده اند(چشم براه و مرتضوی، ۱۳۸۶ : ۲۳-۲۲).
درباره ی واژه واگذاری می توان گفت که این واژه برای اولین بار در سال ۱۹۸۹ میلادی، برای تشریح تصمیم شرکت کداک در واگذاری انجام فعالیت های فناوری اطلاعات خود به یکی از شرکت های تابعه «آی بی ام» به عنوان یک راهبرد تجاری به کار رفته است، اما با این حال، قبل از آن هم بسیاری از شرکت ها تمام فعالیت هایشان را خودشان انجام نمی دادند و فعالیت هایی که امکان رقابت پذیری کم تری داشتند را به پیمانکاران بیرونی محول می کردند (چشم براه و مرتضوی، ۱۳۸۶ ). در واقع شاید بتوان گفت که ایده ی واگذاری اولین بار در کتاب «آدام اسمیت» به نام «ارزش ملل» که در سال ۱۷۷۶ انتشاریافته، نمایان شده است(مینگ[۲۰]، ۲۰۰۵ : ۷).
آدام اسمیت در جمله ی معروف خود می گوید : « اصطلاح درستی است که ارباب دوراندیش یک خانواده هرگز تلاش نمی کند چیزی را در خانه بسازد که می تواند برای وی هزینه بیش تری از خرید آن داشته باشد (وکیلی، ۱۳۸۶ : ۲۶).
ازطرف دیگر می توان گفت که، واگذاری نوعی از تصمیمات «ساخت ـ خرید» بوده (گری[۲۱]، ۲۰۰۶: ۲۸). و قدیمی ترین مطالعات درباره ی برو ن سپاری نیز تحت این عنوان است . بعد از آن موضوع ات اقتصادی در این زمینه با بهره گرفتن از نظریه ی هزینه ی معامله الگوسازی شده (آل سلیم[۲۲]، ۲۰۰۷ : ۴۶)
در دهه اخیر، مولفان مختلفی رویکردهایی برای استراتژی واگذاری توسعه داده اند. در این میان می توان به نظریه های زیر اشاره نمود:
پیتر دراگر[۲۳] در ارتباط با واگذاری و آثار آن می گوید: چنین امری در واقع در حکم تحولی بنیادین در ساختار سازمان های جهان فردا است . این بدان معناست که دیگر الزامی نیست که شرکت های بزرگ تجاری ، ادارات دولتی، بیمارستان ها و دانشگاه های بزرگ به تشکیلاتی بدل شوند که تعداد زیادی افراد را در استخدام خود داشته باشند . این قبیل مؤسسات به تشکیلاتی تبدیل می شوند که درآمدهای عالی و نتایج قابل اعتنایی را بدست می آورند، زیرا تنها بر فعالیت هایی تمرکز می کنند که به خاطر آنها ماموریت یافته اند و کارهایی را انجام می دهند که دقیقاً به اهداف سازمان ی آنها مربوط است . کارهایی را که به خوبی می شناسند و به ریز ه کاری های آن آشنایند و به نسبت ارزش و اعتباری که دارند به انجام دهندگان آنها دستمزد و کارانه پرداخت می کنند . بقیه کارهای خدماتی اینگونه سازمان ها به نهادهای بیرونی واگذار می شود.
نایاک[۲۴] و ویلچ[۲۵] در سال ۱۹۹۲ ، مدل تأمین استراتژیک ر ا ارائه نمودند . این مدل مفهومی جهت پشتیبانی مدیران در توجیه عوامل استراتژیک و تکنولوژی است . مدل دارای سه بعد اصلی است:
-
- اهمیت تکنولوژی فرایند در مزیت رقابتی،
-
- بلوغ تکنولوژی فرایند در عرصه صنعت،
-
- موقعیت تکنولوژی فرایند در مقایسه با رقبا.
ویتکاستون [۲۶] در سال ۱۹۹۲ ، مدل فرایند تأمین استراتژیک را ارائه نمود . این فرایند سعی دارد، تصمیمات تأمین متناسب با یک استراتژی در محصولات دارای دانش بالای مهندسی اتخاذ شود. این رویکرد براساس سه اصل زیر بنا نهاده شده است: