- نقد منابع و اسناد: محقق قبل از پرداختن به تحقیق ناگزیر از نقد و بررسی منابع و اسناد است.
- توصیف تاریخی: در مقام توصیف، به این میپردازیم که این پدیده تاریخی یا دیدگاه مورد مطالعه، چه هنگام، در کدام نقاط و در چه موقعیتی، چگونه، بهوسیله چه کسی یا کسانی و به چه صورتی ظهور یافته است؟ بی گمان در این رابطه، محقق، نیازمند اسناد و مدارکی دقیق است. توصیف، لزوما کشفی نیست بلکه غالبا مورخ ناچار از بازسازی است و این، صعوبت توصیف تاریخی را نشان میدهد. هرچند توصیف دقیقتر باشد مراحل بعدی کاملتر میگردد. به هر روی، آغاز مطالعه تاریخی، توصیف دقیق و فراگیر همه ابعاد و مبتنی بر اطلاعات قابل وثوق از نحوه ظهور حادثه است. محقق در مقام توصیف، غالبا با سه مسئله عمده توصیف ظهور، تطور و وضعیت نهایی حادثه تاریخی مواجه است.
- تبیین تاریخی: پس از تکمیل مقام توصیف، انتظار میرود محقق در مقام تبیین حادثه نیز برآید. تبیین، بیان علت وقوع حادثه یا تطور آن در پرتو قانون کلی است. در مقام تبیین نیز مانند توصیف، سه مسأله عمده تبیین ظهور، تطور و وضعیت حادثه تاریخی وجود دارد(قراملکی،1383: 202).
علمی بودن روش تاریخی:
نظرات مخالف :
1- یکی از ویژگیهای علم، قابلیت پیشبینی آن است. محققان تاریخی اغلب نمیتوانند براساس وقایع گذشته، تعمیم ها یا پیشبینیهایی را برای آینده نتیجه بگیرند. زیرا وقایع و حوادث گذشته، اغلب بدون برنامه حاصل شدهاند یا آنچنانکه در برنامه بوده است، صورت نیافتهاند.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
2- محققان تاریخی، در بیشتر موارد بر گزارشها و مشاهدات کسانی متکی هستند که میتوان در صلاحیت آن افراد و یا به حقیقت گزارش آنان شک کرد.
محقق تاریخی، اغلب در تشخیص حقایق، دچار ابهام است و درست مثل فردی عمل میکند که میخواهد قسمتهای مختلف ماکتی را که تکههایی از آن گم شده است، سر هم کند، بههمین جهت، بهناچار درصد پرکردن جای خالی این واقعیتها از طریق استنتاجها و استنباطهای ذهنی از حوادث گذشته برمیآید. حوادث تاریخی در محیطی بسته مانند آزمایشگاه صورت نمیگیرد. بنابراین، محقق تاریخی، قادر نیست شرایط مشاهدهشده را کنترل کند یا متغیرهای عامل حادثه را دستکاری نماید.
نظرات موافق:
1- محقق تاریخی محدودیتهای موضوع مورد مطالعه و تحقیق را تعیین و شناسایی میکند، فرضها یا سؤالهایی را مطرح می کند، که باید برای آنها پاسخهایی مناسب فراهم کند، اطلاعات لازم را جمعآوری و تجزیه و تحلیل می کند، به آزمودن فرضهای خود میپردازد و از آنها نتایجی بهدست میآورد که تا اندازهای قابل تعمیم است. بنابراین و با توجه به مراحل منظم و علمی فوقالذکر، میتوان ادعا کرد که این دست از فعالیتها تا اندازهای جنبه علمی دارد.
2- محقق تاریخی، برای رسیدن به نتایج، گاهی اصولی از احتمالات را بهکار میبندد که شبیه به همین اصول را محققان علوم فیزیکی نیز مورد استفاده قرار میدهند.
3- این واقعیت که محقق تاریخی نمیتواند متغیرهای بازیگر در موقعیت واقعه را مستقیما کنترل کند، کاملا واضح و روشن است. اما باید توجه داشت که این محدودیت در بیشتر تحقیقات علوم رفتاری، بهویژه در تحقیقات غیر آزمایشگاهی مانند پژوهش های جامعهشناسی، روانشناسی اجتماعی و اقتصاد نیز کم و بیش وجود دارد(نادری و سیفنراقی، 1385: 67-68).
انواع منابع تحقیق تاریخی:
اولین وظیفه محقق تاریخی بررسی در مورد درستی، اعتبار و معنیدار بودن اطلاعات جمع آوری شده است. اطلاعات مورد نیاز در پژوهش تاریخی را میتوان از دو منبع یا ماخذ بهدست آورد(نادری و سیفنراقی، 1385: 69).
الف) منابع دست اول مانند:
1- اسناد و مدارکی که توسط ناظران واقعی و بلاواسطه واقعه ضبط و نوشته شدهاند. مثلا در تحقیق حاضر، می توان به خاطرات حسین فردوست، که در دربار شاه قرار داشته و عینا وقایع به وقوع پیوسته را منتشر کرده است را نام برد.
2- بقایایی که از افراد یا گروه بهجا مانده است. مانند: فسیلها، اسکلتها، ابزارها، لباسها، سکهها و مانند آنها. در این خصوص می توان به مجموعه های عظیم تاریخی، فرهنگی به جای مانده از دوران قاجار اشاره نمود.
3- گواهی شفاهی فرد ناظر در جریان وقوع حادثه: معمولا کسب این اطلاعات از طریق مصاحبه شخصی صورت میگیرد.
ب) منابع دست دوم: منابع دست دوم گزارشهایی است که گزارشگر آن ناظر عینی واقعه نبوده و امکان دارد، گزارش مذکور براساس مصاحبه با مشاهدهکننده واقعی حادثه تهیه و تنظیمشده باشد یا گزارشگر، گزارش این فرد را مطالعه کرده است. معمولا محققان تاریخی هنگامی از منابع دست دوم استفاده میکنند که اطلاعات دست اول موجود نباشد.
تعدادی از منابع تحقیق تاریخی عبارتند از:
-
- منابع مکتوب: کتابها، روزنامهها، شرح وقایع تاریخی، سالنامهها، بیوگرافیها و مواردی از این دست.
-
- منابع شفاهی: منابع و مطالبی که سینه به سینه از نسلی به نسلی دیگر منتقل میشود، مثل تصانیف، اشعار، داستانها، افسانهها، ضربالمثلها، فولکلور ملل و سنن ملی.
-
- منابع تصویری: فیلم و نقاشی .
-
- منابع ساختمانی: ابنیه تاریخی، مقبرهها، محلهای مسکونی مربوط به گذشتگان.
-
- منابع مادی و ابزاری: سفالها، سکهها، ظروف، آلات و ابزار و کتیبهها.
6- اسناد الکترونیکی: فیلم، نوار صوتی و صفحه (حافظ نیا،1385: 57).
مسائل و مشکلات موجود در روشهای تاریخی:
معمای عینیت: کوشش مورخ در جستجوی علت و مسئله غایت، وی را با معمای عینیت مواجه میکند، چون در کشف علل، مورخ فقط اکتفا به این نمیکند که علتهای کافی یا ضروری برای حوادث را بیابد، ناچار غالبا میکوشد، بین آنچه علت واقعی و مستقیم واقعه است با آنچه علت مستقیم و مربوط نیست، تفاوت بگذارد و این امری است که او را وارد قلمرو ارزشها میکند. قضاوتهای دور از بیطرفی در مسئله علیت ما را وارد قلمروی میکند که منطق تاریخ یا علم شناخت تاریخ است.
وسوسه تعمیم و پیشبینی: جامعهشناسی در آستانه پدیدههای تاریخی هر لحظه در وسوسه تعمیم و پیشبینی است. فلسفه تاریخ و تاریخزدگی عینا همین بود. محقق جامعهشناسی برای آنکه وجود خود را از مورخ متمایز سازد، قطعا بدان روی میآورد.
تحمیل ناآگاه زمان خویشتن: محقق خواه ناخواه در معرض این خطر قرار دارد که حتی برای یک لحظه، زمان خود را با زمان مورد مطالعه یکسان انگارد و در نتیجه، حرکت و ناهمسانی ناشی از آن را از یاد برد.
عنصر گزینش: پدیدههای تاریخی، بیواسطه مطالعه شدنی نیستند و امکان احیای آنها نیز نیست.گاه، واسطهها دور، دست نیافتنی و متعددند، در مواردی بین اندیشهها تضاد و تخالف دیده میشود و این از آن روست که ذهنیت، عاملی مؤثر در نقل پدیدههاست. یکی از این عوامل ذهنی، گزینش است. هر مورخ از زاویه دیدی خاص، نظر میکند و از روزنه همان زاویه، حوادث و مسببات آنها را برمیگزیند. هیچ دو مورخی از یک حادثه، یک نوع تفسیر و تاریخ نمینویسد. به تعداد مورخان، تاریخ میتوان داشت، به دیگر سخن نه تنها در گزیدن چهرهای از حوادث ناگزیریم، بلکه در گزیدن خود حوادث چاره نداریم(ساروخانی،1380: 233-235).
نکات مثبت روشهای تاریخی:
منظومهنگری: منظور این است که محقق تاریخی، با توجه به فاصلهای که با واقعیت مورد مطالعه دارد، میتواند آنرا همچون یک منظومه در یک کهکشان ببیند.
ضد محیط بودن: محقق نباید با واقعیت مورد تحقیق، چنان خو گیرد که جهات مثبت و منفی آنرا نبیند.
صیقلیابی واقعیت: با فاصله یافتن از واقعیت، بهتر میتوان آن واقعه و عوامل درست و پشت پرده آنرا دید. با گذشت زمان، اندیشهها مطرح میشوند و از برخورد آنان برق حقیقت جهیدن آغاز میکند.
پیوست یا استمرار: محقق تاریخی، برخلاف محقق جامعهشناسی، میتواند نه تنها واقعیت، بلکه تبعات و استمرار آنرا نیز ببیند. تلاش دشوار پیشبینی در تاریخ، از جهتی کاستی میپذیرد، زیرا در جریان حرکت، واقعیت عینا دیده میشود (ساروخانی،1380: 240).
در راستای تفهیم و تبیین هرچه علمی تر پژوهش کنونی، روش جامعه شناسی تاریخی(بعد داخلی وخارجی) نیز به نوعی مکمل روش تاریخی قرار گرفته است تا بتوان ترسیم هرچه بهترالگوی بحران های سیاسی انگلستان در ایران معاصر را انجام داد. در روش جامعه شناسی تاریخی در ابعاد داخلی و خارجی، بدون شناخت گذشته و تجزیه و تحلیل و صورت بندی آن از منظر امروز، نه توان ارزیابی موفقیت و کام یابی طرح های عظیم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را داریم و نه می توانیم آنها را منبع و چراغ راهی برای آینده قرار دهیم. جامعه شناسی تاریخی راهی موثر و علمی است برای کشف قانونمندی های اجتماعی، آزمایشگاه و بستری برای آزمون فرضیات طرح شده و ماده خام و مطالعات اکتشافی اولیه ای برای تدوین فرضیات نوین و نهایتا مدیریت بحران در عرصه داخلی و خارجی. به طور کلی مقصود از اصطلاح تاریخی در جامعه شناسی تاریخی، فراتر از صرف وقایع و حوداث و سنگینی و بی روح گذشته، نظیر یادمان ها و ایام تاریخی، سلسله های حاکم، جنگ ها، پیمان ها و دیگر رویدادهاست. مفهوم تاریخی در جامعه شناسی تاریخی بیان کننده بستری زمانی و مکانی است که وقایع، رخدادها و پدیده های تاریخی در آن شکل می گیرند، معنا و مفهوم می یابند و به وقوع می پیوندند(گرین و تروپ، 1384: 84-91).
نکته قابل ذکر در باب مطالعه اندیشمندان گذشته در جامعه شناختی پدیده های تاریخی این است که تحلیل کسانی هم چون افلاطون، ارسطو، ابوریحان و ابن خلدون درباره سیر تاریخی و قانونمندی های حاکم بر تاریخ، بیشتر محصول مطالعات اجتماعی آنان است، نه نتیجه فلسفه آنان. تحلیل آنان در باب حکومت، تقسیم کار اجتماعی، طبقات، علل ظهور و سقوط تمدن ها و بحران های سیاسی می باشد که از مطالعه دقیق آنان در حوادث و وقایع تاریخی و در جهت شناخت بهتر پدیده های زمان خود حاصل شده است(پناهی خیاوی،1385: 5-22). از دیگر سو، تغییر و پویایی، همیشه همراه جوامع و پدیده های اجتماعی بوده و شناخت آنها منحصر به بررسی آنها در زمان حال نمی شده است، بلکه دانشمندان برای درک و تبیین کامل وقایع اجتماعی، به گذشته دور یا نزدیک پدیده ها نیز توجه می کرده اند. این تلقی از جامعه شناسی و به قول کنت جامعه شناسی پویا نیازمند شناخت تاریخی است، چرا که پدیده های اجتماعی اغلب ریشه ای کهن دارند و علل آنها را باید در زمان های دور جست وجو کرد(روسک و وارن،1350: 275-296). لذا، جامعه شناسی تاریخی روشی است که فرآیندها و مکانیسم های تغییرات در جوامع و در عرصه بین المللی را بررسی می کند، تغییراتی اجتماعی که سیمای جوامع را دگرگون یا بازتولید می کند. مطالعه گذشته جوامع، برای کشف این که آنها چگونه عمل می کنند، چگونه تغییر می کنند و سرانجام، جستجوی تغییر متقابل گذشته و حال، رویدادها و فرایندها، صورت گرفتن کنش ها و ساختار بندی شدن آنها و درنهایت، تلاش برای پیوند زدن، ایضاح مفهومی، تعمیم تطبیقی و کشف تجربی با یکدیگر (زکی، 1387: 18-21 همچنین، .(Dennis,1991:3
سطوح جامعه شناسی تاریخی:
الف) جامعه شناسی تاریخی خرد: این سطح از جامعه شناسی تاریخی به نحوی در مطالعات بنیان گذاران نخستین جامعه شناسی مشاهده می شود. در این اصطلاح، منظور از جامعه شناسی تاریخی، مطالعه نقش ها و منزلت ها، ارزش ها، هنجارها، گروه ها، نهادهای اجتماعی در طول تاریخ یک ملت یا جامعه، برای فهم اوضاع و احوال فعلی آن جامعه است(باتامور،1356: 43-69). این اصطلاح به معنای پویایی شناسی ای است که کنت آن را برای نخستین بار مطرح کرد. پویایی شناسی اجتماعی یا جامعه شناسی پویا عبارت است از: مطالعه چگونگی به وجود آمدن و تغییر و تحول الگوها، نقش ها، هنجارها و منزلت های مختلف اجتماعی و چگونگی ادامه این تغییر و تحولات. به دیگرسخن، جامعه شناسی تاریخی در این سطح، مطالعه تحولات و تغییرات اجتماعی اجزا و عناصر تشکیل دهنده یک جامعه خاص در طول تاریخ است. در این نوع مطالعه، اجزا و پدیده های اجتماعی، در حال حرکت و در طول زمان مطالعه می شوند و از این راه قوانین عمومی رشد و پیشرفت اجتماعی آنها کشف می گردد(کافی،1384: 50-66).
همین جزنگری، در همکاری تاریخ و نظریه اجتماعی نیز می تواند وجود داشته باشد. طبق این باور، پدیده های تاریخی باید در بستری جامعه شناسانه ارزیابی و سنجش شوند. دلیل بهره گیری از این روش آنست که اکثر این پدیده ها از مسائل مطرح در جامعه شناسی اند، لذا مورخ برای شناسایی روابط علی و معلولی میان پدیده ها و حوادث هر عصر، باید از روش های متداول در جامعه شناسی بهره ببرد، چرا که پدیده ها وقتی در طول زمان مطالعه می شوند، تاریخ و زمانی که در جهت کشف روابط علی و معلولی و با بهره گرفتن از روش ها و نظریه های جامعه شناختی بررسی می شوند، همکاری تاریخ و نظریه های اجتماعی شکل می گیرد بنابراین محقق تاریخ نباید از روش های متداول در جامعه شناسی برای بررسی تاریخ غفلت کند.
ب) جامعه شناسی تاریخی کلان: از آن جا که تغییر و پویایی همیشه در کنار جوامع انسانی بوده است، این سطح از جامعه شناسی تاریخی در آثار اکثر جامعه شناسان دیده می شود. جامعه شناسی تاریخی کلان به بررسی تحولات یک جامعه، دوره هایی که آن جامعه خاص پشت سر گذاشته و وضعی که در آن به سر می برد، می پردازد. جامعه شناسی تاریخی در این سطح در پی بررسی فرآیندها و سازوکارهای تغییرات اجتماعی است که سیمای جوامع را دگرگون یا بازتولید می کند. مطالعه گذشته جوامع، برای کشف این است که آنها چگونه عمل می کنند، چگونه تغییر می کنند و سرانجام جست وجوی تغییر متقابل گذشته و حال، رویدادها و فرآیندها، صورت گرفتن کنش ها و ساختاربندی شدن آنها و در نهایت، تلاش برای پیوند زدن، روشن ساختن و ایضاح مفهومی، تعمیم تطبیقی و کشف تجربی با یکدیگر است (Dennis, 1991: 2-9). سطح کلان جامعه شناسی تاریخی، از برداشت جامعه شناسان نخستین، فلسفه تاریخ و بعدها از نظریه زیستی تکامل، تأثیر پذیرفته است. این برداشت متضمن وجود نوعی اولویت در میان مسائل تحقیقی و نظری است و بر مسائل مربوط به منشأ اجتماعی تمدن، فرهنگ، توسعه و دگرگونی یک جامعه خاص تکیه می کند. این سطح از مطالعات جامعه شناختی درباره تاریخ، به نظریه پردازی می انجامد. اندیشمندانی که به تحلیل و نظریه پردازی درباره گذشته جوامع و پدیده های تاریخی در طول زمان پرداخته اند، اغلب جامعه شناسانی بوده اند که به تاریخ هم پرداخته اند. از متفکران یونان باستان تا اندیشمندان معاصر، کسانی چون افلاطون، ارسطو، فارابی، ماکیاولی، توماس هابز، توماس مور، ویکو، منتسکیو، ولتر، روسو، هگل، مارکس، وبر، ابن مسکویه و ابن خلدون که به فلسفه تاریخ یا فلسفه سیاسی علاقه مند بوده اند، درباره پدیده های تاریخی نظریه پردازی کرده اند(ربانی خوراسگانی،1377: 48-84 و همچنین، زرین کوب، 1362: فصول سوم و چهارم).
روش جامعه شناسی تاریخی(سطح تحلیل خارجی):